هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات پیچیده خود سخن می‌گوید. او از تبسمی که در واقع زهرخند است، از گم شدن در اشک شادی روز وصال، و از همراهی مردم با او در آوارگی و بی‌راهی می‌گوید. همچنین، او از تلاش برای فرار از درد و رنج و تکیه بر خم به جای محراب سخن می‌راند. این شعر بیانگر احساسات عمیق و متناقضی است که شاعر در مواجهه با زندگی و مردم تجربه می‌کند.
رده سنی: 18+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق و پیچیده‌ای است که درک آن نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. مفاهیمی مانند زهرخند، گم شدن در اشک شادی، و تکیه بر خم به جای محراب، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد و نیاز به تجربه و تفکر بیشتری دارد.

غزل ۲۶۳

کی تبسم دور از آن شیرین تکلم می‌کنم
زهرخند است این که پنداری تبسم می‌کنم

در میان اشک شادی گم شدم روز وصال
اینچنین روزی که دیدم خویش را گم می‌کنم

با من آواره مردم تا به کشتن همرهند
من نمی‌دانم چه بی‌راهی به مردم می‌کنم

چهره پرخاکستر از گلخن برون خواهم دوید
هر چه خواهد کوهکن تا من تظلم می‌کنم

تکیه بر محراب دارد عابد و زاهد به زهد
وحشی دردی کشم من تکیه بر خم می‌کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۶۲
گوهر بعدی:غزل ۲۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.