هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند گذر زمان، از دست دادن فرصت‌ها، ناامیدی، و جدایی از دنیای مادی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر نمادین مانند گوهر یگانه، تیر شکسته، آسیاب بی‌آب، و مرغ روح در قفس، احساس غم و اندوه ناشی از تغییرات زندگی و پایان یافتن روزگار خوش را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، همراه با استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده، درک آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، موضوعات مطرح‌شده مانند ناامیدی و گذر زمان، نیاز به درک و تجربه بیشتری از زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۱۶۱

آمد خزان و عیش و طرب از زمانه رفت
گل کوچ کرد و مرغ چمن ز آشیانه رفت

در زیر آسمان نتوان کرد پاستون
باید وداع کرده از این شامیانه رفت

ای مرغ روح در قفس تنگ و تاریکی
پرواز کرده باید از این آشیانه رفت

در بزم اهل جود صدایی نشد بلند
آواز دورباش ز درهای خانه رفت

بردند سوی باغ ز ویرانه جغد را
امروز امتیاز ز اهل زمانه رفت

روزی نصیب کس به نشستن نمی شود
باید چو آسیا ز پی آب و دانه رفت

پایان نشین چو گرد به بالا رجوع کرد
بر پیشگاه خانه در از آستانه رفت

دستی که وا کند گره از کار کس کجاست
ناخن وداع کرده ز انگشت خانه رفت

ور بزم روزگار امید چراغ نیست
از برق روشنی و ز آتش زبانه رفت

ای پیر آفتاب جوانی غروب کرد
نزدیک گشت شام و بباید به خانه رفت

ساقی و شیشه و قدح و مطرب و سرود
جمع آمدند و نشاء پرید از میانه رفت

گردید دیده خشک و ز دندان اثر نماند
از آسیای ما هوس آب و دانه رفت

بر روی هیچ کس ز طمع آبرو نماند
این گوهر یگانه ز دست زمانه رفت

ای سیدا ز ناله خود یافتم اثر
این تیر پرشکسته به سوی نشانه رفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.