هوش مصنوعی: این شعر از عشق و فراق سخن می‌گوید و از درد ناشی از جدایی و تأثیرات آن بر روح و روان شاعر. تصاویر شعری مانند آتش، خار، گل‌های باغ، نسیم، و خزان به‌خوبی احساسات شاعر را منتقل می‌کنند. شاعر از وصل و هجران معشوق می‌گوید و چگونه این تجربیات او را تحت تأثیر قرار داده‌اند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامناسب باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی نیاز به درک نسبتاً بالایی از ادبیات دارد.

شمارهٔ ۱۶۲

لاله رویی آمد و آتش به داغم کرد و رفت
خار در پیراهن گلهای باغم کرد و رفت

از نسیم وصل او چون گل دماغم تازه بوست
خشک سالی ناامید بنده غم کرد و رفت

پرتو مهتاب را از کلبه ام افگند دور
روغن بی التفاتی در چراغم کرد و رفت

خیربادش ریخت بر زخم دلم مشت نمک
سوده الماس را مرهم به داغم کرد و رفت

از می وصلش دماغم بود باغ دلگشا
آمد ایام خزان تاراج با غم کرد و رفت

می دهد بوی گلم خاصیت باد سموم
بس که همچون گرد سیر کوچه باغم کرد و رفت

پرده فانوس را همچون پر پروانه سوخت
باد صرصر را همآغوش چراغم کرد و رفت

سیدا سر در گریبان برده بودم غنچه وار
چون نسیم صبحدم آمد سراغم کرد و رفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.