۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۹

ز رشک کلبه من کعبه و بتخانه می سوزد
تو در یک خانه آتش می زنی صدخانه می سوزد

تو می با غیر می نوشی و می گردم کبابت من
تو شمع انجمن می گردی و پروانه می سوزد

به جسم و جان من ای برق بی پروا مروت کن
تو بر کاه من آتش می زنی و دانه می سوزد

نگاه گرم در میخانه من از که افتادست
می از خم تا برآید شیشه و میخانه می سوزد

تو را امروز همچون موی آتشدیده می بینم
کدام آشفته بر تسخیر زلفت شانه می سوزد

نمی ریزد کسی بر آتش بی تابیم آبی
به حالم آشنا می گرید و بیگانه می سوزد

به یاد آن گل رو سیدا شمعی که افروزم
به گلشن بلبل و در انجمن پروانه می سوزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.