۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۳

تا به زلف خویش خوبان هم‌نشینم کرده‌اند
تیره‌بختان شهریار ملک چینم کرده‌اند

ماتم فرهاد و مجنون برد بیرونم ز شهر
داغ‌های لاله‌ها صحرانشینم کرده‌اند

نوخطان دامان زلف خود به دستم داده‌اند
حین ناکامی برون از آستینم کرده‌اند

در گلستان گر چه همچون غنچه جایم داده‌اند
پای در زنجیر از چین جبینم کرده‌اند

سیدا این آن غزل باشد که صوفی گفته است
همچو میل سرمه خاکسترنشینم کرده‌اند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.