هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و تصمیم به ترک صبر و وفاداری سخن می‌گوید. او از تلاش‌های بی‌ثمر خود در حفظ راز و وفاداری می‌گوید و تصمیم می‌گیرد به جای آن، به عیش و نوش بپردازد. همچنین، او از عشق و وفاداری خود به معشوق سخن می‌گوید و از این که معشوق از احساسات او بی‌خبر است، اظهار ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند ناامیدی و تصمیم به ترک وفاداری نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل ۲۷۴

شد وقت آن دیگر که من ترک شکیبایی کنم
ناموس را یک سو نهم بنیاد رسوایی کنم

چندی بکوشم در وفا کز من نپوشد راز خود
هم محرم مجلس شوم هم باده پیمایی کنم

گر خواهیم در بند غم پای وفا در سلسله
کردم میان خاک و خون زنجیر فرسایی کنم

تو خفته و من هر شبی در خلوت جان آرمت
دل را نگهبانی دهم خود را تماشایی کنم

گفتم که خود رایی مکن گفت اینچنین باشد ولی
وحشی کجا شیدا شود گر ترک خود رایی کنم
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۷۳
گوهر بعدی:غزل ۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.