هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از شوق دیدار معشوق و وصال با او سخن میگوید. شاعر با تصاویر زیبا و استعارههای پرمعنا، احساسات خود را بیان میکند و از تأثیر معشوق بر روح و جان خود مینویسد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در شعر وجود دارد که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعارهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۲۲۵
به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصال آید
دل از سینه بیرون همچو فانوس خیال آید
شود مژگان به چشم اشکبارم نخل بارآور
در آغوش تماشایم اگر آن نونهال آید
به دست زلف غمازش مگر افتاده مکتوبم
که مرغ نامه بر از کوی او آشفته حال آید
هلال ناخن از گلهای داغم دست بردارد
به دل پرسی اگر آن لاله روی خوردسال آید
گریبان طلوع صبح گردد آستین من
به دست کوتهم روزی که دامان وصال آید
به یاد چشم او از شهر اگر بیرون کشم خود را
به استقبال من از دامن صحرا غزال آید
ز ابرویش ندیده قاصد من گوشه چشمی
نگاهم از تماشایش به قد همچو دال آید
لب خشک مرا روی عرقناک تو تر می سازد
به کام ساغرم از جوی خضر آب زلال آید
دکان خویش را ای سیدا روزی که بگشایم
متاعم را خریداری کنان گرد ملال آید
دل از سینه بیرون همچو فانوس خیال آید
شود مژگان به چشم اشکبارم نخل بارآور
در آغوش تماشایم اگر آن نونهال آید
به دست زلف غمازش مگر افتاده مکتوبم
که مرغ نامه بر از کوی او آشفته حال آید
هلال ناخن از گلهای داغم دست بردارد
به دل پرسی اگر آن لاله روی خوردسال آید
گریبان طلوع صبح گردد آستین من
به دست کوتهم روزی که دامان وصال آید
به یاد چشم او از شهر اگر بیرون کشم خود را
به استقبال من از دامن صحرا غزال آید
ز ابرویش ندیده قاصد من گوشه چشمی
نگاهم از تماشایش به قد همچو دال آید
لب خشک مرا روی عرقناک تو تر می سازد
به کام ساغرم از جوی خضر آب زلال آید
دکان خویش را ای سیدا روزی که بگشایم
متاعم را خریداری کنان گرد ملال آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.