۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳۸

می شود هنگام پیری موی چون عنبر سفید
این بیابان می شود زین برف سرتاسر سفید

بس که شب تا روز می سوزم به یاد قد دوست
استخوان گشت همچون شمع در پیکر سفید

کرده خورشید فلک از کهکشان بر کف عصا
می رود در کوی او همچون گدای سر سفید

عمرها بر آستانش سر نهادم سیدا
خانه ام یک ره نشد از روی آن دلبر سفید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.