هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از جستجوی بیثمر خود برای یافتن نشانههای نیکی، سخاوت، و معنویت در جهان سخن میگوید. او در مکانهای مختلف مانند خانه حاتم طایی، میان اهل جاه، و حتی کعبه به دنبال این ارزشها گشته، اما جز ناامیدی و غم نیافته است. همچنین، او از نبود شرم و حیا در میان مردم و فقدان دلهای پاک ابراز تاسف میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۳۶۳
روی دلی ز مردم عالی نیافتم
زین درد و داغ کشته و مرهم نیافتم
گشتم تمام روی زمین را چو آفتاب
جای نشان ز منزل حاتم نیافتم
رفتم به اهل جاه که جویم به خود لباس
در بر به غیر جامه ماتم نیافتم
بنشسته اند اهل جهان آه بر جگر
در چشم تنگ ساغرشان نم نیافتم
همچون نفس به سینه هر کس فرو شدم
در پیچ دل ز روز جزا غم نیافتم
از بس که برده اند ز دلها حجاب را
شرم و حیا به دیده شبنم نیافتم
رفتم به طوف کعبه مقصود سیدا
جز چشم خویش چشمه زمزم نیافتم
زین درد و داغ کشته و مرهم نیافتم
گشتم تمام روی زمین را چو آفتاب
جای نشان ز منزل حاتم نیافتم
رفتم به اهل جاه که جویم به خود لباس
در بر به غیر جامه ماتم نیافتم
بنشسته اند اهل جهان آه بر جگر
در چشم تنگ ساغرشان نم نیافتم
همچون نفس به سینه هر کس فرو شدم
در پیچ دل ز روز جزا غم نیافتم
از بس که برده اند ز دلها حجاب را
شرم و حیا به دیده شبنم نیافتم
رفتم به طوف کعبه مقصود سیدا
جز چشم خویش چشمه زمزم نیافتم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.