هوش مصنوعی: این شعر بیانگر رنج‌ها، تلاش‌ها و ناامیدی‌های شاعر در زندگی است. او از غم‌ها، تلاش‌های بی‌ثمر، حسد، تنهایی و بی‌کسی سخن می‌گوید و به تصاویری مانند آبله پای رفته به کعبه، کشیدن دامن از خارها و بریدن دست طمع اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر به پذیرش شرایط و روشن کردن چراغ زندگی خود با نور مهتاب اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی، حسد و تنهایی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۷۵

اشکیم تازه شور ز زمزم کشیده ایم
زخمیم کهنه دست ز مرهم کشیده ایم

بر هر دری که در طلب آب رفته ایم
چندان نشسته ایم ز خود نم کشیده ایم

بر بوریای خانه خود نقش بسته ایم
پای از بساط مردم عالم کشیده ایم

روشن چراغ خویش ز مهتاب کرده ایم
منت ز شمع پرتو کس کم کشیده ایم

از بی کسی به خانه آئینه رفته ایم
از عکس خویش صورت آدم کشیده ایم

دست طمع ز خوان کریمان بریده ایم
دامن ز خار وادی حاتم کشیده ایم

در باغ روزگار تماشا نکرده ایم
میل حسد بدیده شبنم کشیده ایم

ما کعبه را به آبله پای رفته ایم
ساغر تهی ز چشمه زمزم کشیده ایم

ای سیدا چو غنچه سر خویش عمرهاست
در آستین پیرهن غم کشیده ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.