هوش مصنوعی: این متن شعری از حسرت، عشق و انتظار سخن می‌گوید. شاعر از احساسات آتشین، شوریدگی و نومیدی خود می‌نالد و از انتظار کشیدن و تمناهایش صحبت می‌کند. تصاویری مانند برق، شعله، صحرا، گردباد و دریای شور به کار رفته‌اند تا حالات درونی شاعر را به تصویر بکشند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و انتزاعی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارند.

شمارهٔ ۳۸۴

شده چون سایه از بس خاکساری جزو اعضایم
نمی گردد جدا نقش قدم چون کفش از پایم

شبی گر از کنار بام روی خویش بنمایی
لبالب گردد از مهتاب آغوش تماشایم

نمی سازد به مستان شیشه ام آواز خود روشن
به سنگ سرمه دارد انتظاری چشم مینایم

دهد پیغام نومیدی کمند انتظار من
غبارآلوده خیزد از زمین دام تمنایم

فلک را کرد گرداب جنون دریای شور من
زمین چون گردباد آید به رقص از جوش سودایم

سپند از سوختن ای سیدا ممتاز می گردد
ز برق شعله خو گلدسته بندد خار صحرایم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.