هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلتنگیهای خود میگوید. او با استفاده از تصاویر زیبایی مانند گل، بلبل، زلف یار، و جام شراب، احساسات خود را بیان میکند. در ابیات مختلف، شاعر از رنجهای عشق، شبزندهداری، و یاد یار سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه و استفاده از نمادهای شراب و شبزندهداری است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیقتر از تصاویر شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۹۵
شکایت نامه آن روی چون گل بود در دستم
قلم در ناله چون منقار بلبل بود در دستم
سحر زلف تو از روی تصور شانه می کردم
به گردن داشتم زنجیر و سنبل بود در دستم
به بزم می پرستان دوش رفتم همره ساقی
ز شب تا صبحدم جام توکل بود در دستم
چو شبنم باغبان از چشم خود می داد آب من
بسان غنچه گل کیسه پل بود در دستم
به گلشن سیدا قطع نظر می کردم از نرگس
به یاد چشم او تیغ تغافل بود در دستم
قلم در ناله چون منقار بلبل بود در دستم
سحر زلف تو از روی تصور شانه می کردم
به گردن داشتم زنجیر و سنبل بود در دستم
به بزم می پرستان دوش رفتم همره ساقی
ز شب تا صبحدم جام توکل بود در دستم
چو شبنم باغبان از چشم خود می داد آب من
بسان غنچه گل کیسه پل بود در دستم
به گلشن سیدا قطع نظر می کردم از نرگس
به یاد چشم او تیغ تغافل بود در دستم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.