هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او بیان میکند که با وجود درد و بیدادهایی که از معشوق دیده، هرگز شکایت نکرده و فریاد نزده است. شاعر خود را صیدی میداند که تا آخرین لحظه مقاومت کرده و تسلیم نشده است.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، مفاهیم مقاومت و تحمل درد ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
غزل ۲۹۳
از تندی خوی تو گهی یاد نکردم
کز درد ننالیدم و فریاد نکردم
پیش که رسیدم، که ز اندوه جدائی
نگریستم و حرف تو بنیاد نکردم
با اینهمه بیداد که دیدم ز تو هرگز
دادی نزدم ناله ز بیداد نکردم
گفتی چه کس است این ، چه کسم، آن که ز جورت
جان دادم و آه از دل ناشاد نکردم
وحشی منم آن صید که از پا ننشستم
تا جان هدف ناوک صیاد نکردم
کز درد ننالیدم و فریاد نکردم
پیش که رسیدم، که ز اندوه جدائی
نگریستم و حرف تو بنیاد نکردم
با اینهمه بیداد که دیدم ز تو هرگز
دادی نزدم ناله ز بیداد نکردم
گفتی چه کس است این ، چه کسم، آن که ز جورت
جان دادم و آه از دل ناشاد نکردم
وحشی منم آن صید که از پا ننشستم
تا جان هدف ناوک صیاد نکردم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۹۲
گوهر بعدی:غزل ۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.