هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساسات عمیق خود سخن میگوید، از عشق، اندوه و تنهایی. او از تقویم کهنه، زنجیر عشق، سودای زلف معشوق و رنجهایش میگوید. همچنین به مفاهیمی مانند مغفرت، سبکروحی و رنجهای درونی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و مفاهیم عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی بیشتری دارد. همچنین برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۴۲۸
شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ام
رخنه دیوار فانوس است چاک سینه ام
از سبکروحان به خاطرها نمی آید گران
عکس را از خود نمی سازد جدا آئینه ام
بر گنه کاران نوید مغفرت آب بقاست
روز عید میکشان باشد شب آدینه ام
از دلم سودای زلف او نمی آید برون
حلقه ماراست زنجیر در گنجینه ام
گردش دوران نگردد بر مرادم سیدا
کهنه تقویمم به دست مردم پارینه ام
رخنه دیوار فانوس است چاک سینه ام
از سبکروحان به خاطرها نمی آید گران
عکس را از خود نمی سازد جدا آئینه ام
بر گنه کاران نوید مغفرت آب بقاست
روز عید میکشان باشد شب آدینه ام
از دلم سودای زلف او نمی آید برون
حلقه ماراست زنجیر در گنجینه ام
گردش دوران نگردد بر مرادم سیدا
کهنه تقویمم به دست مردم پارینه ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.