هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس تنهایی، ناامیدی و بی‌اعتمادی سخن می‌گوید. او از دنیای اطراف خود ناراضی است و احساس می‌کند که دیگران به او توجهی ندارند. همچنین، از عشق نافرجام و رابطه‌ای پرتنش با معشوقه خود می‌نویسد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و تنهایی ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۴۳۵

نگاه یار با من بر سر جنگ است می دانم
دل بی رحم او از آهن و سنگ است می دانم

سراغم می کند از هر کس و احوال می پرسد
سلامم می دهد این جمله نیرنگ است می دانم

نظر از ابروی ساقی و مطرب برنمی دارم
قد خم گشته همچون قامت چنگ است می دانم

مکن تکلیف سیر گلشنم ای باغبان دیگر
به دوشم این قبای نارسا تنگ است می دانم

ز اهل جاه دست مطلب خود کرده ام کوته
به پای خواهشم این کفشها تنگ است می دانم

ز گلشن گوشه ویرانه ام ای سیدا خوشتر
نوای جغد را خالی ز آهنگ است می دانم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.