۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۷

ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو
بیرون ز خانه ای چمن دلگشا مرو

محراب از انتظار تو آغوش کرده وا
بر خانه خدا ز برای خدا مرو

یکجا نشین به معنی بیگانه خوی کن
بیرون ز خود به هر سخنی آشنا مرو

ناموس بلبل چمن خود مده به باد
چون بوی گل به آه نسیمی ز جا مرو

جای تو چشم من بود ای نور چشم من
مانند سرمه سر زده در دیده ها مرو

هر جا رود ز سایه جدا نیست آفتاب
کم نیستم ز سایه تو از من جدا مرو

مانند کوه پای به دامن کشیده دار
چون برگ کاه بر طرف کهربا مرو

ماهی به آب زنده و من با وصال تو
یعنی که دور از نظر سیدا مرو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.