هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از مولانا، مخاطب را به ماندن در کنار معشوق و دوری از غرور و تفرقه دعوت می‌کند. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گل، باد صبا، محراب و آفتاب، بر اهمیت وحدت و ارتباط با معشوق تأکید می‌کند و از مخاطب می‌خواهد که از خودگذشتگی کند و در مسیر عشق پایدار بماند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه این شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و نمادهای به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۴۹۷

ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو
بیرون ز خانه ای چمن دلگشا مرو

محراب از انتظار تو آغوش کرده وا
بر خانه خدا ز برای خدا مرو

یکجا نشین به معنی بیگانه خوی کن
بیرون ز خود به هر سخنی آشنا مرو

ناموس بلبل چمن خود مده به باد
چون بوی گل به آه نسیمی ز جا مرو

جای تو چشم من بود ای نور چشم من
مانند سرمه سر زده در دیده ها مرو

هر جا رود ز سایه جدا نیست آفتاب
کم نیستم ز سایه تو از من جدا مرو

مانند کوه پای به دامن کشیده دار
چون برگ کاه بر طرف کهربا مرو

ماهی به آب زنده و من با وصال تو
یعنی که دور از نظر سیدا مرو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.