هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به جدایی و رنج‌های عاشقانه است. شاعر از عشق و فراق سخن می‌گوید و با تصاویر شعری مانند شعله، شمع، سمند، و نمک، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. او از نگاه کوتاه معشوق و سپس رفتنش شکایت دارد و تأثیر این جدایی را بر قلب خود توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'داغ سینه' و 'کباب ساختن' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۵۳۱

مرا ای شعله خود در تاب و تب انداختی رفتی
چو شمع آتش زدی چشم مرا بگداختی رفتی

نشستی بر سمند و آمدی احوال پرسیدی
رسیدی همچو برق و ایستادی تاختی رفتی

نخواهد دید داغ سینه من روی به بهبودی
نمک پاشیده بگذشتی کبابم ساختی رفتی

نشستی بر سر بالینم و سویم نظر کردی
همین مقدار بر احوال من پرداختی رفتی

چمن از گریه های سیدا دریای شوری شد
تبسم کردی و حق نمک نشناختی رفتی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.