هوش مصنوعی: شاعر از تنهایی و نداشتن همدم شکایت می‌کند و بیان می‌کند که آرزوی وصل به معشوق را دارد اما دسترسی به آن ندارد. همچنین از این که معشوق او را درک نمی‌کند و به او توجهی ندارد، گله می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند تنهایی و شکایت از معشوق نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل ۳۱۹

یک همدم و همنفس ندارم
می‌میرم و هیچ کس ندارم

گویند بگیر دامن وصل
می‌خواهم و دسترس ندارم

دارم هوس و نمی‌دهد دست
آن نیست که این هوس ندارم

گفتی گله‌ای ز ما نداری
دارم گله از تو پس ندارم

وحشی نروم به خواب راحت
تا تکیه به خار و خس ندارم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۱۸
گوهر بعدی:غزل ۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.