هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و عاشقی سخن می‌گوید و از نگاه معشوق و تأثیر آن بر خود می‌نالد. او از رقیب و حسادت می‌ترسد و از خطرات عشق و خشم معشوق سخن می‌گوید. شاعر همچنین به حرمت و احترام معشوق اشاره می‌کند و از عشق بی‌پایان خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.

غزل ۳۳۳

تغافلها زد اما شد نگاهی عذر خواه من
که سد ره گشت بر گرد سر چشمش نگاه من

مرا چشم تو افکند از نظر اما نمی‌پرسی
که جاسوس نگاه او چه می‌خواهد ز راه من

برای حرمت خاک درت این چشم می‌دارم
که گرد آلوده هر پایی نگردد سجده گاه من

به کشت دیگران چون باری ای ابر حیا خواهم
که گاهی قطره‌ای ضایع شود هم بر گیاه من

رقیبا پر دلیری بر سر آن کوی و می‌ترسم
که تیغی در غلافست این طرف یعنی که آه من

کمان شوق پر زور است و تیر انداز دیوانه
خدنگی گر نشیند بر کسی نبود گناه من

خطر بسیار دارد مدعی خود نیز می‌داند
اگر وحشی نیندیشد ز خشم پادشاه من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۳۲
گوهر بعدی:غزل ۳۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.