هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و آرزوی خود به معشوق سخن می‌گوید. او از اسارت در دام عشق، سرگشتگی و پریشانی حال خود می‌نالد و تنها آرزویش دیدار معشوق است. همچنین، اشاره‌ای به عشق معنوی و رسیدن به کعبه مقصود (شاه خراسان) دارد و در پایان، از طوفان عشق و اشک‌های بی‌پایان خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۴

چون خصر ره بچشمهٔ حیوانم آرزوست
یعنی دو بوسه زان لب خندانم آرزوست

صیاد تا به دام تو گردیده ام اسیر
دیگر نه طرف باغ و نه بستانم آرزوست

تا نسبتی بزلف تو پیدا کنم مدام
سرگشتگی و حال پریشانم آرزوست

بر کف گرفته ام پی ایثار جان و سر
دیدار روی دلکش جانانم آرزوست

خواهم که رو بکعبهٔ مقصود آورم
یعنی جوار شاه خراسانم آرزوست

گفتم صغیر سیل سرشگت جهان گرفت
گفتا چو نوح دیدن طوفانم آرزوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.