هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام و دردهای عاطفی سخن میگوید. شاعر از بیوفایی معشوق و سنگدلی او شکایت دارد و به تقدیر و قضا و قدر اشاره میکند. همچنین، او به این نکته میپردازد که در جهان هیچکس از غم و غصه رها نیست و گاهی شکستهای عاطفی میتوانند به صلاح انسان باشند. در پایان، شاعر از طبع روان و بیان شیوای خود یا دیگری تعریف میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و ناامیدی ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۷۵
دلبرانرا همه سخت است دل و پیمان سست
یا که ای سنگدل این قاعده در مذهب تست
هیچ پیکان ز کمانخانهٔ ابروت نجست
تا که اول دل زاری هدف خویش نجست
که سر خوان غم عشق تو ایدوست نشست
کاولین مرتبه از هستی خود دست نشست
گر دلی را چو دل من فلک سفله نخست
چه کنم این شده تقدیر من از روز نخست
در جهان هیچکس از قید غم و غصه نرست
بیغمی هست گیاهی که در این باغ نرست
ایندرست استکه حق در دل بشکسته درست
کز شکست دل بشکسته شود کاردرست
آفرین بر تو صغیرا دگر این قاعده چیست
که چنین طبع تواش کرد بیان چابک و چست
یا که ای سنگدل این قاعده در مذهب تست
هیچ پیکان ز کمانخانهٔ ابروت نجست
تا که اول دل زاری هدف خویش نجست
که سر خوان غم عشق تو ایدوست نشست
کاولین مرتبه از هستی خود دست نشست
گر دلی را چو دل من فلک سفله نخست
چه کنم این شده تقدیر من از روز نخست
در جهان هیچکس از قید غم و غصه نرست
بیغمی هست گیاهی که در این باغ نرست
ایندرست استکه حق در دل بشکسته درست
کز شکست دل بشکسته شود کاردرست
آفرین بر تو صغیرا دگر این قاعده چیست
که چنین طبع تواش کرد بیان چابک و چست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.