هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه از جانا نظیر، به زیبایی معشوق و درد عشق می‌پردازد. شاعر با بیان‌های مختلف تأکید می‌کند که معشوق او بی‌نظیر است و هیچ‌چیز به پای زیبایی او نمی‌رسد. همچنین، او از درد عشق سخن می‌گوید که درمان‌ناپذیر است و از ناصحان و زاهدان می‌خواهد که او را نصیحت نکنند، زیرا در راه عشق، اختیاری از خود ندارد. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که در راه عشق، تنها کسانی موفق می‌شوند که سختی‌ها را تحمل کنند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات به درد و رنج عشق اشاره می‌کنند که نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح آن‌ها دارد.

شمارهٔ ۱۰۰

جانا نظیر روی تو ماه منیر نیست
بهر تو جز در آینه شبه و نظیر نیست

تا بوی طرهٔ تو و زد بر مشام جان
حاجت بمشک و عنبر و عود و عبیر نیست

چشم تو تا کشید ز ابرو کمان بر سر
یکدل بشهر نیست که آماج تیر نیست

ناصح مرا مگو که مرو در قفای یار
زیرا که اختیار بدست اسیر نیست

زحمت چه می برید بعلاج من ای طبیب
دردیست درد عشق که درمان پذیر نیست

در پای دوست میر چو دانی که عاقبت
کس را بروزگار ز مردن گزیر نیست

در راه عشق راه به منزل نمی برد
آنکس که خار و خاره بپیشش حریر نیست

زاهد به میکشان دهد ار نسبت مجاز
بیچاره چون کند بحقیقت بصیر نیست

یاری گزید از همه خلق جهان صغیر
کارش دگر به کار صغیر و کبیر نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.