هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد فراق و عشق به معشوق است. شاعر از بیقراری، سستی پیمان و ناپیدایی معشوق میگوید و با تصاویری مانند آینه دل، جبریل و قند، احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعارهها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۱۸
روزگاریست که چون حلقه مقیمم بدرت
از چه لطفی نبود با من بی پا و سرت
من و پیمان تو از لاغری و از سستی
نه عجب هر دو نیاییم اگر در نظرت
نه نهان از بصری و نه عیان در نظری
می ندانم که پری نام نهم یا بشرت
گرچه هستی تو خراباتی و هرجایی لیک
جز بخلوت نتوان دید رخ چون قمرت
شکرلله که شدی از رخ او عکس پذیر
شستم ای آینهٔ دل چو ز خون جگرت
همچو جبریل بجایی نرسی ای سالک
گر بدل هست غم سوختن بال و پرت
نشوی باخبر از یار و نیابی مقصود
مگر آندم که ز خود هیچ نباشد خبرت
ایکه اندر طلبش گرد جهان میگردی
تا که از پای نیفتی ننهد پا به سرت
قندش از یاد رود در همهٔ عمر صغیر
هر که آگه شود از گفتهٔ همچون شکرت
از چه لطفی نبود با من بی پا و سرت
من و پیمان تو از لاغری و از سستی
نه عجب هر دو نیاییم اگر در نظرت
نه نهان از بصری و نه عیان در نظری
می ندانم که پری نام نهم یا بشرت
گرچه هستی تو خراباتی و هرجایی لیک
جز بخلوت نتوان دید رخ چون قمرت
شکرلله که شدی از رخ او عکس پذیر
شستم ای آینهٔ دل چو ز خون جگرت
همچو جبریل بجایی نرسی ای سالک
گر بدل هست غم سوختن بال و پرت
نشوی باخبر از یار و نیابی مقصود
مگر آندم که ز خود هیچ نباشد خبرت
ایکه اندر طلبش گرد جهان میگردی
تا که از پای نیفتی ننهد پا به سرت
قندش از یاد رود در همهٔ عمر صغیر
هر که آگه شود از گفتهٔ همچون شکرت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.