هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر درد و رنج عاشق از فراق و غم عشق است. شاعر از تارهای موی معشوق، غم و اندوه، جنون عشق، و بیاعتنایی به نام و ننگ سخن میگوید. همچنین، اشارهای به بزم عشق و دوری از دنیای پهلوانی دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، درد فراق، و برخی اشارات به مفاهیم مانند شراب و عشق زمینی است که برای مخاطبان جوانتر ممکن است نیاز به درک عمیقتر داشته باشد.
شمارهٔ ۱۱۹
تا تار طرهٔ توام ای جان بچنگ نیست
دل نیست لحظه ئی که خروشان چو چنگ نیست
مانند دف همی خورم از دست غم قفا
تا تار طرهٔ توام ای جان بچنگ نیست
با غیر خوش بصلحی و با آشنا به جنک
آگه کسی بکار تو زین صلح و جنک نیست
دیوانه تا شدم ز غمت در قفای من
آن طفل کو که دامن او پر ز سنک نیست
از تیر غمزهٔ تو کند زاهد احتراز
غافل که هر دلی هدف این خدنک نیست
تنها نه از غم دهنت تنگدل منم
در شهر کو دلی که از این غصه تنک نیست
آنکس که دل به نرگس و گل داده باخبر
زان چشم نیمخواب و رخ لاله رنگ نیست
در بزم ما حکایت حسن است و عشق و بس
اینجا حدیث رستم و پور پشنگ نیست
ترسم که می نخورده رسد محتسب ز در
ساقی شتاب کن که مجال درنگ نیست
بد نام اگر شدیم بعشق بتان چه باک
ما را دگر صغیر غم نام و ننگ نیست
دل نیست لحظه ئی که خروشان چو چنگ نیست
مانند دف همی خورم از دست غم قفا
تا تار طرهٔ توام ای جان بچنگ نیست
با غیر خوش بصلحی و با آشنا به جنک
آگه کسی بکار تو زین صلح و جنک نیست
دیوانه تا شدم ز غمت در قفای من
آن طفل کو که دامن او پر ز سنک نیست
از تیر غمزهٔ تو کند زاهد احتراز
غافل که هر دلی هدف این خدنک نیست
تنها نه از غم دهنت تنگدل منم
در شهر کو دلی که از این غصه تنک نیست
آنکس که دل به نرگس و گل داده باخبر
زان چشم نیمخواب و رخ لاله رنگ نیست
در بزم ما حکایت حسن است و عشق و بس
اینجا حدیث رستم و پور پشنگ نیست
ترسم که می نخورده رسد محتسب ز در
ساقی شتاب کن که مجال درنگ نیست
بد نام اگر شدیم بعشق بتان چه باک
ما را دگر صغیر غم نام و ننگ نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.