هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عاشق از فراق معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند دود آه، جگر خونین، و خیال موزون، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند قناعت و دولت واقعی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاطفی عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات فلسفی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۲۷

از غم زلفت ندانم دوش بر من چون گذشت
اینقدر دانم که دود آهم از گردون گذشت

گر بگویم شمه ای از آن جگرها خون شود
آنچه بی لعل لبت بر ایندل پرخون گذشت

بیتو بگذشت آنچه ایلیلای جان بر من شبی
در تمام عمر نتوان گفت بر مجنون گذشت

پست شد شمشاد و کاجم در چمن پیش نظر
در ضمیرم چون خیال آنقدر موزون گذشت

شربت وصلست عاشق را دوای درد و بس
زانکه اینجا کار از سقراط و افلاطون گذشت

هر کسی گنج قناعت جست و استغنای طبع
در حقیقت دولتش از دولت قارون گذشت

جز محیطت می‌نخوانم دیگر ای چشم صغیر
زان که عنوان تو از سیحون و از جیحون گذشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.