هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و حسرت ناشی از جدایی است. شاعر از عشق و درد فراق سخن میگوید و از بیوفایی و رها کردن دوستان بدون وداع گلایه میکند. او از صبر و تحمل در برابر این دردها میپرسد و به آتشی که در جانش افروخته شده اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
غزل ۳۸۶
آتشی در جان ما افروختی
رفتی و ما را ز حسرت سوختی
بیوداع دوستان کردی سفر
از که این راه و روش آموختی
گرنه از یاران بدی دیدی چرا
دیده از دیدار یاران دوختی
بیرخ او طرح صبر انداختی
ای دل این صبر از کجا آموختی
وحشی از جانت علم زد آتشی
خانمان عالمی را سوختی
رفتی و ما را ز حسرت سوختی
بیوداع دوستان کردی سفر
از که این راه و روش آموختی
گرنه از یاران بدی دیدی چرا
دیده از دیدار یاران دوختی
بیرخ او طرح صبر انداختی
ای دل این صبر از کجا آموختی
وحشی از جانت علم زد آتشی
خانمان عالمی را سوختی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۳۸۵
گوهر بعدی:غزل ۳۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.