هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق، رستگاری، و پناه بردن به ائمه (خصوصاً حضرت علی) سخن می‌گوید. شاعر از عشق و سوختن در آن، ارزش جان‌فشانی برای معشوق، و رهایی از بلاها با توسل به بزرگان دین می‌سراید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک بالاتر از زندگی و معنویت است.

شمارهٔ ۱۵۲

خرم کسی که کام ز بخت جوان گرفت
یعنی به صدق دامن پیر مغان گرفت

بردم چو نام عشق سرا پا بسوختم
چون شمع کاتشش بوجود از زبان گرفت

خوبان دهند بوسه و گیرند جان بها
نازم بدان حریف که این داد و آن گرفت

کارم فتاد تا چو کمر با میان یار
از هر کنار غصه مرا در میان گرفت

زلفش گرفت جا برخ و من بحیرتم
کاین کافر از برای چه جا در جنان گرفت

تا بعد از این چه آیدم ای دوستان بپیش
حالی که عشق از کف عقلم عنان گرفت

هرکس که چون صغیر بحیدر پناه برد
از هر بلا و حادثه خط‌ام ان گرفت

آنکو سپرد خط غلامی به مرتضی
سر خط رستگاری کون و مکان کرفت

شاه نجف که بنده ای از بندگان او
باج شرف ز تاجوران جهان گرفت

رفعت از آستانهٔ آن شه طلب که عرش
این رفعتی که دارد از آن آستان گرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.