۱۴۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۳

گر از دل نیمه شب آهی برآید
غم دیرینهٔ آن دل سرآید

سحرگاهی کریمی را گدائی
اگر بهر گدایی بر در آید

کریم البته بگشاید بر او در
مسلم حاجت سائل برآید

کریما قادرا پروردگارا
ز تو نومیدیم کی باور آید

کریمی چون تو شب کی راند از در
گدایی را که با چشم تر آید

صغیر آن خوش بود روزش که شبها
بر این درگه بحال مضطر آید

مده صبر و‌ام ید از کف که آخر
ظفر از حق مدد از حیدر آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.