هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به بیان دردها و رنج‌های عشق، تأثیر کلام بر دل، و مفاهیمی مانند عشق الهی، سرنوشت، و عدالت می‌پردازد. شاعر از عشق، جنون، و رازداری سخن می‌گوید و به مفاهیم فلسفی مانند زندگی، مرگ، و عدالت الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۸۴

نالیدن مهجوران سوز دگری دارد
حرفی که ز دل خیزد بر دل اثری دارد

گویند نیارد زد کس با تو می‌گلگون
ممکن بود این‌ام ا خون جگری دارد

حال دل من میپرس از ناوک مژگانت
چون می‌گذرد بروی از آن خبری دارد

هر جا که دلی باشد از عشق تو مینالد
این برق بهر خرمن گویی شرری دارد

عشق ارنه فسون سازد گوید که زلیخا را
یعقوب دل آزرده زیبا پسری دارد

پنهان نتوانم کرد این عشق و جنون دیگر
خواهد بظهور آرد هر کس هنری دارد

بنیاد غم و شادی بس دیر نمی پاید
هر صبح ز پی شامی هر شب سحری دارد

هین پیشه بد مگزین هان ریشهٔ بدمنشان
هر کرده مکافاتی هر کشته بری دارد

بایست صغیر انسان پوید ره حق ورنه
این جنبش حیوانی هر جانوری دارد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.