هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از مولانا بیانگر عشق و فداکاری در راه معشوق است. شاعر از درد عشق و غم یار می‌گوید، اما این رنج را با افتخار می‌پذیرد زیرا معتقد است عاشقان واقعی از این غم جان دوباره می‌گیرند. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیمی مانند همت بلند، گذر از دنیای مادی و رسیدن به عالم معنوی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از اشارات فلسفی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۲۰۴

ز جان خویش اگر عاشقان نظر گیرند
گمان مکن نظر از روی یار برگیرند

مرا بکشت غم یار لیک از آن شادم
که کشتگان غمش زندگی ز سر گیرند

مرا ز حالت مجنون خبر دهند دو دوست
روا بود که ز احوال هم خبر گیرند

غلام همت آن رهروان چالاکم
که از دو کون ره عالم دگر گیرند

ز سنگ حادثه بشکسته بال مرغانند
که همچو بیضه فلک را بزیر پر گیرند

غزال طعمهٔ شیر است لیک ز آهوی چشم
بگاه صید یتان ره بشیر نر گیرند

صغیر طول‌ امل کن رها که هشیاران
مراین دو روزهٔ ایام مختصر گیرند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.