۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۸

دل سجده جز بر آن خم ابرو نمیکند
زین قبله گه بجای دگر رو نمیکند

اینگونه رم که چشم تو کرد از من ضعیف
در صیدگه ز شیر نر آهو نمیکند

ای دل وفا مخواه ز خوبان که خوبرو
هرگز گل وفا بجهان بو نمیکند

کی میرسد بزلف چو چوگان یار ما
کس تا به پای او سر خود گو نمیکند

خو کرده ایم با غم یاری که لحظه ای
با خو گرفتگان غمش خو نمیکند

ناز است لن ترا نیش ای دل غمین مشو
جز او کسی ترا ارنی گو نمیکند

یار از صغیر جان عوض بوسه خواسته
این کار میکنم من اگر او نمیکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.