هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از جوانی ترک و شجاعت او سخن می‌گوید. شاعر به جوان توصیه می‌کند که با وجود ظاهر شیرین و دوستانه، درونش پر از زهر و خطر است. همچنین، شاعر به جوان هشدار می‌دهد که اگرچه او را مانند شکر می‌بیند، اما در واقع زهر است. در نهایت، شاعر به جوان می‌گوید که اگر او را به دام انداخته، نباید انتظار داشته باشد که شکار لاغر و بی‌ارزشی باشد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از مفاهیمی مانند زهر و شکر و هشدارهای اخلاقی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر دیده می‌شود.

غزل ۳۹۳

ای جوان ترک وش میر کدامین لشکری
ای خوشا آن کشوری کانجا تو صاحب کشوری

ای سوار فرد از لشکر جدا افتاده‌ای
یا از آن ترکان یغماپیشهٔ غارتگری

آتشت در آب پنهانست و زهرت در شکر
آشکارا گر چه با من همچو شیر و شکری

خواه شکر ریز و خواهی زهر در جامم که تو
گر چه زهرم می‌چشانی از شکر شیرین تری

وحشی آن صید افکنت گر افکند در خون منال
نیستی لایق به فتراکش که صید لاغری
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۹۲
گوهر بعدی:غزل ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.