هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از درد هجران و عشق نافرجام می‌نالد. او از ستم معشوق، بی‌تأثیری آه و ناله‌هایش، کوتاهی عمر و طولانی‌شدن دوران هجران شکایت دارد. همچنین، از رفتن به میکده و مدرسه سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که پیر میکده و شیخ مدرسه هر کدام در جای خود باقی بمانند. در پایان، امیدوار است که معشوق از ناله‌هایش باخبر شود.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه‌ای است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به میکده و مفاهیم عارفانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۲۶

چندانکه سیل دیده من بیشتر شود
زان بیش آتش ستمش شعله ور شود

گفتم دلش به آه گدازم ولی مدام
سختی بر آن فزاید و این بی اثر شود

دوران هجر دلبر و ایام عمر من
آن هی طویل گردد و این مختصر شود

از پا روم به مدرسه وز سر بمیکده
کان راه طی بپا ولی این ره بسر شود

یارب که پیر میکده و شیخ مدرسه
آن برقرار باشد و این دربدر شود

نالد صغیر بر در دلدار خود مگر
آنشاه زین گدای درش باخبر شود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.