هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، به توصیف حالات عاشقانه و مستی معنوی می‌پردازد. شاعر از حالات بیهوشی و مستی اهل میکده سخن می‌گوید که در ظاهر بی‌خرد و بی‌هوشند، اما در حقیقت قطب دایرهٔ عقل و دانش هستند. آن‌ها در سکوت و خاموشی به عشق می‌پردازند و درونشان از شوق آتش گرفته است. شعر همچنین به تضاد بین ظاهر و باطن، و رازداری اهل عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و میکده نیاز به درک عمیق‌تری از ادبیات عرفانی دارد.

شمارهٔ ۲۳۶

بکوی میکده بس بیهشان مدهوشند
که قطب دایرهٔ عقل و دانش وهوشند

کنند پر ز هیاهو نه آسمان را لیک
نشسته پیش تو لب بسته اند و خاموشند

درون جان خود از شوق آتشی دارند
کز آن بسان خم می‌مدام در جوشند

ملک به شیشه کند قطرهٔی اگر بچکد
از آن پیاله که این قوم باده می‌نوشند

تو همنشین رقیبی و با حبیب این قوم
درون خلوت دل روز و شب هم آغوشند

تراست سعی به تن پروری ولی ایشان
براه دوست همی در هلاک خود کوشند

نموده اند لباس برهنگی در بر
مگر که پرده بر اسرار خویشتن پوشند

صغیر کیفیت اهل عشق می‌گویی
بگو که مجلسیان پای تا بسر گوشند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.