۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۰

مرغ سحر همانا زین ناله برکشیدن
ما را کند ملامت شبها ز آرمیدن

من بندهٔ کسی کو در بندگی بداند
منظور حق چه باشد از بنده آفریدن

ای برگزیده حقت از ممکنات دانی
علت چه شد که گشتی لایق به برگزیدن

معراج جمله اشیا بودی تو و رسیدند
آنها به منزل خود هر یک زره بریدن

حق را تو بندگی کن معراج تست اینجا
از بندگی تو را هم باید بحق رسیدن

از حالها سراسر دانی چه حال خوشتر
وقت سحر ز بستر از شوق پا کشیدن

در گوشه‌ئی بزاری با دوست راز گفتن
وز او نوید رحمت با گوش جان شنیدن

گاهی پی سجودش رخ بر زمین نهادن
گاهی پی رکوعش همچون فلک خمیدن

حالی صغیر بگشای از خواب دیده زیرا
در زیر خاک باید تا حشر آرمیدن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.