هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و اسارت در دست معشوق ترکمن سخن می‌گوید. شاعر از ناتوانی در رهایی از این عشق و وفاداری بی‌چون و چرای خود می‌نالد. همچنین، به مقایسه‌ای نمادین بین تاج پادشاهی و عشق خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، ممکن است برخی از اشارات تاریخی یا فرهنگی نیاز به پیش‌زمینه‌ی ادبی داشته باشند.

شمارهٔ ۳۵۷

هرکس ندیده غارت و یغمای ترکمن
ببند اسیر بردن و تاراج تُرک من

دانم که دل از او نتوانم دگر گرفت
مشکل بود اسیر گرفتن ز ترکمن

گفتم مگر دو اسبه گریزم ز دست غم
آن هم نشسته بود چو دیدم به تَرک من

از من که تَرک جان بنمودم به راه یار
غیر از وفا چه دید که بنمود تَرک من

با تاج شه صغیر برابر نمی‌کنم
این افسر نمد که تو بینی به تَرک من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.