هوش مصنوعی: این متن عرفانی-اخلاقی بر محوریت عشق الهی، تسلیم در برابر قضا و قدر، و پرهیز از ریا و شکایت تأکید دارد. شاعر ارزش دیدار یار (معشوق/خدا) را برتر از شنیدن توصیفات او می‌داند و عشق را آموزگاری بی‌بدیل می‌خواند. همچنین، بر پذیرش جفای معشوق، دوری از ریا، و پرهیز از پندهای اهل نفاق تأکید می‌کند. در پایان، هشدارهایی درباره بی‌ثباتی دنیا و بیهودگی مقاومت در برابر قضای الهی ارائه می‌دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی مانند تسلیم در عشق الهی، پذیرش رنج و قضا، و نقد ریا نیاز به درک فلسفی و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی اشارات مانند باده‌نوشی (که ممکن است استعاره از شور عشق باشد) برای مخاطبان کم‌سن مناسب نیست.

شمارهٔ ۳۵۸

حدیث یار چه حاصل ز غیر بشنیدن
خوش است روی نکویش بچشم خود دیدن

بحیرتم که چه‌ام وخت اندر این عالم
هر آندلی که نیاموخت عشق ورزیدن

بکیش اهل محبت حیات جاوید است
بخون ز خنجر خونریز یار غلطیدن

توان ز جان و سرو دین و دل گذشتن لیک
نمی‌توان نظر از روی یار پوشیدن

ببند لب ز شکایت که ناپسند بود
به پیش غیر ز بیداد یار نالیدن

چو دم ز عشق زنی با جفای او خوش باش
که شرط عشق نباشد ز دوست رنجیدن

ز سالکان بطلب راه حق نه ز اهل ریا
که ابلهی بود از غول راه پرسیدن

به باده‌نوشی از آن سرخوشم که میدارد
مرا ز زهد و ریا دور باده نوشیدن

متاب ای پسر از پند پیر رو بنگر
چه کرد با پسر نوح پند نشنیدن

به بزم چیده خود دل مبند ای خواجه
چرا که در پی هر چیدنست برچیدن

صغیر تن بقضا ده ره گریز مجوی
که دفع و رفع قضا را خطاست کوشیدن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.