هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند بی‌پناهی، ظلم، دادخواهی، و رنج انسان‌های ضعیف می‌پردازد. شاعر از حال تباه افراد محروم سخن می‌گوید و به ظالمان هشدار می‌دهد که پیش از آنکه خود در چاه بیفتند، دست از ستم بردارند. همچنین، به ناتوانی و درماندگی انسان‌های بی‌پناه اشاره می‌کند و از بی‌تفاوتی دیگران نسبت به رنج آنان انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق اجتماعی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی مضامین مانند ظلم و رنج ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۶۸

بیچارهٔی که نیست بجز حق پناه او
آن کن که به شود ز تو حال تباه او

از خود مساز رنجه را کسی که سوی تو
گردد رها ز شصت خدا تیر آه او

بیداد گر هلاک شد و ماند برقرار
بیدادکش که بود خدا دادخواه او

چه کند ظالمی بره و خود در آن فتاد
زان پیشتر که دیگری افتد بچاه او

خواهی گواه مسکنت از مفلس حزین
رخسار زرد و دیدهٔ پرخون گواه او

تنها زبان وسیله برای سئوال نیست
بس کن که صد سئوال بود در نگاه او

بس بینوا صغیر که شد چشم او سپید
فکری کسی نکرد بروز سیاه او
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.