هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از می‌فروش درخواست کمک و توجه می‌کند، او را به عیسی زمان تشبیه می‌کند که می‌تواند درد دردمندان را درمان کند. شاعر از بخشش و لطف می‌فروش تمجید می‌کند و اشاره می‌کند که او این کارها را برای رضای خدا انجام می‌دهد. همچنین، شاعر به قدرت تبدیل خاک به کیمیا توسط می‌فروش اشاره می‌کند و از لطف و بخشش او قدردانی می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و پیچیده‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف می‌تواند برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۹۲

ای می‌فروش گر نظری سوی ما کنی
از یک نظاره حاجت ما را روا کنی

مائیم دردمند و توئی عیسی زمان
باید که درد خسته دلانرا دوا کنی

چون نیست بر می‌تو بهائی در این جهان
اکرام آن به باده کشان بی بها کنی

وان جان و سر که گیری و آنگاه می‌دهی
منت نهی چرا که فنا را بقا کنی

میخانهٔ تو وقف و بنازم به همتت
کاین کار را برای رضای خدا کنی

هر صبحگاه میرسدم بر مشام جان
آن بوی می‌که همره باد صبا کنی

گر زر مس وجود ز جودت شود رواست
تو خاک را به یمن نظر کیمیا کنی

گر نیستی تو مظهر لطف خدا ز چیست
بینی ز ما خطا و مزید عطا کنی

داری اگر ز لطف نظر جانب صغیر
سلطانی و تفقد حال گدا کنی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.