۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱۱

به بندگان نکنی لطف چون تو از یاری
چگونه لطف خداوند را طمع داری

به بنده لطف کن و لطف حق طلب ورنه
مجوی حاصل اگر دانه ئی نمی کاری

طمع مدار که غیری تو را شود غمخوار
اگر نکرده ئی از غیر خویش غمخواری

بجز خضوع و خشوع و شکستگی نخرند
بخویش غره مباش از درست کرداری

نداده اند تو را قدرت و زبردستی
که زیر دست دل آزرده را بیازاری

نتیجه ای بکف آور ببر بهمره خویش
ز ثروتی که از آن بگذری و بگذاری

ببین نهایت‌امساک اغنیا که کنند
هم از جواب سلام فقیر خودداری

صغیر رفع گرفتاری از کسان کردن
تو را نجات دهد بی شک از گرفتاری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.