هوش مصنوعی: در این شعر، گل و شبنم در باغی با هم گفت‌وگو می‌کنند. گل با غرور خود را برتر از شبنم می‌داند و ادعا می‌کند که زیبایی و عطرش باعث افتخار باغ است. شبنم در پاسخ، با فروتنی و حکمت، به گل یادآوری می‌کند که وجودش زودگذر است و در نهایت به خاک بازمی‌گردد، در حالی که شبنم به آسمان می‌پیوندد. این گفت‌وگو نمادین، مفاهیمی مانند فروتنی، زودگذر بودن زیبایی‌های دنیوی، و ارزش صلح و صفا را بیان می‌کند.
رده سنی: 12+ این شعر دارای مفاهیم نمادین و فلسفی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی مانند زودگذر بودن زندگی و ارزش فروتنی،更适合 نوجوانان و بزرگسالانی است که توانایی تحلیل و درک عمیق‌تر متون ادبی را دارند.

شمارهٔ ۵۰ - گل و شبنم

گل و شبنم به هم در بوستانی
خوش افکندند طرح داستانی

به شبنم گفت گل از روی نخوت
تو را با من نباشد حد صحبت

چمن زیبا ز گل باشد گلم من
شرر بخش نوای بلبلم من

چو شاعر وصف دلداری سراید
بمن تشبیه روی وی نماید

ز رنگ خویش زیب بزم عامم
ز بوی خوش عبیر هر مشامم

بگردم خار اگر بینی نه خار است
به پاسم پاسبان نیزه دار است

کند گلچین گلچیدن چو آهنگ
همی این پاسبان با وی کند جنگ

فرح‌بخش درون مستمندم
ضیاء دیدهٔ زیبا پسندم

سخن کوته جمال روزگارم
سرورم بهجتم عیدم بهارم

چو گل خاموش شد شبنم درخشید
بر وی گل بسان غنچه خندید

بگفت اینها که گفتی راست گفتی
حقیقت را در تحقیق سفتی

ولی هر قدر وصف خود نمودی
ز وصف خویش قدر من فزودی

من از بالا به پستی چون گرایم
نخستین دم به فرق تست پایم

بکن تعریف خود هر قدر خواهی
که مانند منی را خوابگاهی

بکار خویشتن خود کن قضاوت
ز من باشد اگر داری طراوت

از اینها بگذرم چون آب و رنگ است
ز آب و رنگ صحبت بار ننگ است

نباشد به ز بیرنگی دگر رنگ
که بر میدارد این رنگ از میان جنگ

مرا زین رنگ برخوردار کردند
خلاصم از غم پیکار کردند

دورنگی در من از روی و ریا نیست
سراپایم بجز صلح و صفا نیست

ببین از پاکی و صافی که چونم
بود پیدا درونم از برونم

از این هم بگذرم فخر من این بس
که وصل اصل خود یابد چو هرکس

تو از خاکی و من از عالم پاک
تو بر گردی بخاک و من بافلاک

سخن بس کن صغیر از شبنم و گل
که می‌ترسم شود آزرده بلبل
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹ - حکایت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱ - تنبیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.