هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق نافرجام، وعدههای دروغین و رنجهای عاطفی میگوید. او از حیلههای معشوق، شرمساری ناشی از بیگانگی، و احساسات متناقض خود (مانند شوق دیدار با وجود خطر قتل) سخن میگوید. در پایان، با حضور رقیب، تسلیم سرنوشت میشود.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی مانند ناامیدی، حیلهگری و حتی اشاره به «قتل» (چه به معنای واقعی یا استعاری) است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و تمثیلهای شعر کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۲۸
ببین کز حیله سازیها ز ره چون می برد ما را
که باز از وعده دارم گرم، بازار تمنّا را
به پیش آشنایان گفتم از لطفش، چه دانستم
که از بیگانگیها شرمساری میدهد ما را
مرا خواند برای قتل و من از شوق پندارم
که دستی میزنم، گر مینهم در کوی او پا را
به او کردم سخن امروز گستاخانه در مستی
چه خواهم کرد یا رب سرگرانیهای فردا را
رقیب آمد به مجلس تا خورد خون ترا میلی
همان بهتر که برخیزی و بگذاری به او جا را
که باز از وعده دارم گرم، بازار تمنّا را
به پیش آشنایان گفتم از لطفش، چه دانستم
که از بیگانگیها شرمساری میدهد ما را
مرا خواند برای قتل و من از شوق پندارم
که دستی میزنم، گر مینهم در کوی او پا را
به او کردم سخن امروز گستاخانه در مستی
چه خواهم کرد یا رب سرگرانیهای فردا را
رقیب آمد به مجلس تا خورد خون ترا میلی
همان بهتر که برخیزی و بگذاری به او جا را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.