هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از جدایی و دوری معشوق شکایت می‌کند و امید به دیدار دوباره دارد. او از درد فراق و انتظار می‌نالد و احساس می‌کند که مرگ از شدت انتظار نزدیک است. با این حال، گاهی امید به آمدن معشوق در او زنده می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌هایی به مرگ و اندوه وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۳۸

ز من جدایی آن گلعذار نزدیک است
خجالت دل امیدوار نزدیک است

دلم ز وصل تسلی نمی‌شود امروز
اگر غلط نکنم، هجر یار نزدیک است

ز من گذشته و از جذبه محبت من
عنان کشیدن آن شهسوار نزدیک است

زمان زمان شود افزون امید آمدنش
اگرچه مردنم از انتظار نزدیک است

ز تاب باده چو ساغر به روی غیر مخند
که باز گریه بی اختیار نزدیک است

به وقت مردن ازان دست و پا زند میلی
که بحر زندگی‌اش را کنار نزدیک است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.