هوش مصنوعی: این شعر از تغییرات مداوم و ناپایداری در زندگی و عشق سخن می‌گوید. شاعر از بی‌ثباتی یار، ناامیدی از وعده‌های او، و رنج‌های عشق بی‌پاسخ می‌نالد. همچنین، به شرم و حیای متغیر یار و جفاهای پی‌در‌پی او اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی مانند ناامیدی، جفا، و رنج‌های عشق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل این مضامین نیاز به تجربه‌ی عاطفی بیشتری دارد.

شمارهٔ ۵۳

وه که بر هر سر ره بی‌سر و پایی دگر است
بس که هر لحظه گذار تو به‌جایی دگر است

حال خود چون به تو اظهار کنم در مستی؟
که ز هر جام، ترا شرم و حیایی دگر است

دل بیچاره‌ام از آرزوی بالایش
در بلایی‌ست که هر چاره بلایی دگر است

بعد صد وعده خلافی، بنگر سادگی‌ام
که ز هر وعده مرا چشم وفایی دگر است

دل چرا بر سر کویش نگشاید امروز؟
یار هرجایی ما گر نه به جایی دگر است

چون کشی تیغ جفا بر سر میلی، دگری
کاش دست تو نگیرد، که جفایی دگر است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.