هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عشق نافرجام و دیوانگی ناشی از آن است. شاعر از تیر مژه معشوق، آشفتگی زلف او و مستی شبانه سخن می‌گوید و احساسات خود را با تصاویر شاعرانه مانند آتش زدن خرمن و پریشان کردن قافله عقل توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و می‌نوشی در بیت آخر، مناسب‌سازی سنی را ضروری می‌کند.

شمارهٔ ۶۰

باز تیر مژه بر جان بلاکش زد و رفت
همچو برق آمد و در خرمنم آتش زد و رفت

باز سر در پی دیوانه سواری دارم
که ره قافله عقل، پری وش زد و رفت

دادخواهانه دویدم که عنانش گیرم
در عتاب آمد و مهمیز بر ابرش زد و رفت

زلف او با همه آشفتگی آمد به دلم
طعنه تفرقه بر جان مشوش زد و رفت

میلی آمد به خود از مستی شب، وقت صبوح
بار دیگر دو سه جام می بی غش زد و رفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.