هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از ناامیدی و تنهایی خود میگوید. او احساس میکند که طبیعت و اطرافیانش نیز او را درک نمیکنند. حتی یارش نیز از حال او بیخبر است و دیگران به جای همراهی، به او میخندند. شاعر از بخت بد خود ناامید شده و آرزویی در دل ندارد. او در دوستی نیز شکست خورده و تنها به این دلیل به کسی نزدیک شده که فکر میکرده آن شخص جنگجو نیست.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی مانند ناامیدی، تنهایی و شکست عاطفی است که درک آنها برای سنین پایینتر دشوار بوده و ممکن است تأثیر منفی بر روحیه آنها بگذارد.
شمارهٔ ۷۲
چمن کز گل و غنچه بویی نداشت
سرو برگ جام و سبویی نداشت
ازان حال من دوش پرسید یار
که با دیگری گفتوگویی نداشت
حریفی که بر گریهام خنده زد
سر و کار با تندخویی نداشت
به همراهیام غیر در کوی یار
نیامد، مگر آبرویی نداشت
چنان بودم از بخت خود ناامید
که هرگز دلم آرزویی نداشت
در دوستی کوفت میلی، مگر
که اندیشه از جنگجویی نداشت
سرو برگ جام و سبویی نداشت
ازان حال من دوش پرسید یار
که با دیگری گفتوگویی نداشت
حریفی که بر گریهام خنده زد
سر و کار با تندخویی نداشت
به همراهیام غیر در کوی یار
نیامد، مگر آبرویی نداشت
چنان بودم از بخت خود ناامید
که هرگز دلم آرزویی نداشت
در دوستی کوفت میلی، مگر
که اندیشه از جنگجویی نداشت
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.