هوش مصنوعی: شاعر در این متن از بی‌توجهی و بی‌احترامی اطرافیان و حکام به خود شکایت می‌کند. او بیان می‌کند که در مدت هفت ماه اقامت در یک منطقه، هیچ‌کس حال او را نپرسید و حتی به سلام او پاسخ ندادند. این بی‌توجهی باعث شده است که او احساس تنهایی و غم کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق اجتماعی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۸ - ده بافق

ایا آفتاب معلا جناب
که از سایه‌ات آسمان پایه جوست

در اظهار انعام حکام بافق
سخن بر لب و گریه‌ام در گلوست

در آن ده مجاور شدم هفت ماه
نپرسید حالم ،نه دشمن نه دوست

جواب سلامم ندادند باز
از آن رو که اطلاق دادن پراوست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷ - چیستان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹ - ستور فقیر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.