درباره وحشی بافقی

کمال‌الدّین یا شمس‌الدّین محمّد وحشی بافقی یکی از شاعران نامدار سدهٔ دهم ایران است که در سال ۹۳۹ هجری قمری در شهر بافق از توابع یزد چشم به جهان گشود. دوران زندگی او با پادشاهی شاه طهماسب صفوی و شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده هم‌زمان بود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش سپری نمود. وحشی در جوانی به یزد رفت و از دانشمندان و سخنگویان آن شهر کسب فیض کرد و پس از چند سال به کاشان عزیمت نمود و شغل مکتب‌داری را برگزید. وی پس از روزگاری اقامت در کاشان و سفر به بندر هرمز و هندوستان، در اواسط عمر به یزد یا کرمان (دقیقا مشخص نیست) بازگشت و تا پایان عمر (سال ۹۹۱ هجری قمری) در این شهر زندگی کرد.

لقب وحشی در واقع برای برادر وحشی بود. او علوم ادبیات را از برادرش تعلیم دیده بود، اما چون برادرش زود فوت کرد و به شهرت رسید او لقب برادرش را ازآن خود ساخت تا نامش جاودانه بماند. هرجایی هم که از وحشی در شعرهایش استفاده کرده است، در واقع به خودستایی نپرداخته و از برادرش تعریف کرده است.
در ویکی پدیا بیشتر بخوانید

آثار ویدئویی و صوتی مرتبط با این منبع
شمارهٔ ۱ - در ستایش یکی از حاکمان شرع شمارهٔ ۲ - بر تخت نشستن شاه اسماعیل شمارهٔ ۳ - حروف شراب شمارهٔ ۴ - پناه جهان شمارهٔ ۵ - لطف کردید شمارهٔ ۶ - وحشی بی‌خانمان شمارهٔ ۷ - چیستان شمارهٔ ۸ - ده بافق شمارهٔ ۹ - ستور فقیر شمارهٔ ۱۰ - هجو هم خوب می‌توانم گفت شمارهٔ ۱۱ - در خیال تو شمارهٔ ۱۲ - خر گدا شمارهٔ ۱۳ - تب شاهزاده شمارهٔ ۱۴ - سپهر مرتبه، بکتاش بیگ شمارهٔ ۱۵ - موضع پاکان شمارهٔ ۱۶ - وجه برات شمارهٔ ۱۷ - استر گرسنه شمارهٔ ۱۸ - سرتاس شمارهٔ ۱۹ - مطبخ خواجه شمارهٔ ۲۰ - نشان بخردی شمارهٔ ۲۱ - استر بی‌علف شمارهٔ ۲۲ - در خیمهٔ سوداگردان شمارهٔ ۲۳ - عباس بیگ گردون قدر شمارهٔ ۲۴ - به مفت نیز نیرزد شمارهٔ ۲۵ - ماه نا تمام شمارهٔ ۲۶ - یعنی کشک شمارهٔ ۲۷ - بر تخت نشستن شاه اسماعیل شمارهٔ ۲۸ - داروی کاری شمارهٔ ۲۹ - وجه برات شمارهٔ ۳۰ - هجو شما می‌کنم شمارهٔ ۳۱ - فغان از ابروی پرچین شمارهٔ ۳۲ - سر کل شمارهٔ ۳۳ - بزم تاریک شمارهٔ ۳۴ - غضنفر گله جاری شمارهٔ ۳۵ - مبارک باد شمارهٔ ۳۶ - هجو شراب شمارهٔ ۳۷ - ماندهٔ بابا شمارهٔ ۳۸ - دریغ شمارهٔ ۳۹ - دریغ از جان قلی شمارهٔ ۴۰ - وفا داری شمارهٔ ۴۱ - بنای بخت بنیاد شمارهٔ ۴۲ - هجو خواجه شمارهٔ ۴۳ - تاریخ علم