هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از رازداری بی‌فایده، رسوایی عشق، کیفیت مستی از خیال معشوق، فریب‌خوردگی و شوق دیدار او سخن می‌گوید. همچنین، او از خجالت و بی‌خودی ناشی از عشق و عدم لذت بردن از بزم وصال معشوق می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فریب و رسوایی نیاز به درک بالاتری از روابط انسانی دارند.

شمارهٔ ۹۲

رازم فسانه از نگه عاشقانه شد
بیهوده رازدار خجل در میانه شد

رسوایی‌ام ببین که ز شرم پیام من
قاصد به سوی او نتواند روانه شد

از بادهٔ خیال توام دوش دست داد
کیفیتی،‌ که نالهٔ زارم ترانه شد

با غیر وعده داد و مرا چون ز دور دید
برخاست از فریب و روان سوی خانه شد

شوقم ببین که با همه غیرت، به بزم تو
پیغام غیر، آمدنم را بهانه شد

میلی نیافت لذتی از بزم وصل تو
از بس خجل ز آمدن بیخودانه شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.