هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از نگاه پر از جنگ معشوق، اشک‌هایش، و خیال لب و رخساره‌ی او یاد می‌کند. همچنین، از نیرنگ و درد عشق و رسوایی آن در صحرای بلا می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند نیرنگ و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۰۸

لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ می‌بارد
ندانم در چه فکری، خون ازین نیرنگ می‌بارد

من دیوانه با یادش چنان حیرانیی دارم
که آگه نیستم هرچند بر من سنگ می‌بارد

خیال آن لب و رخساره‌ام در دیده می‌گردد
که گه باران اشکم شور و گه گلرنگ می‌بارد

شود تا بسته را شکوه بی طاقتان، او را
ز مژگان زهر می‌ریزد، ز ابرو جنگ می‌بارد

به صحرای بلا میلی من آن ابر رسوایی
که بر اهل وفا لاف عشقم ننگ می‌بارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.